جوک و لطیفه جدید 93
یارو به زنش خیلی شک میکرد
هر وقت میرفت سر کار به موبایل زنه زنگ میزد میگفت: کجایی؟؟
زنه هم میگفت: خونه!
یارو هم میگفت: جاروبرقی رو روشن کن تا مطمئن شَم
یه روز سرزده میره خونه به پسرش میگه: مادرت کجاس؟
پسره هم میگه: طبق معمول جارو برقی رو ورداشت و رفت
بچه ها ریا نباشه 2تا رفیق دارم یکی زمین کاشت گوجه داره
..
.
یکی نونواست
..
.
شبا با مازراتی میان دنبالم میریم خونه شون املت می خوریم!!
ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﺩﺧﺘـﺮﻩ ﺑﺪﻭﻥ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﺭﻓﺘﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﮔﻮﺍﻫﯿﻨﺎﻣﻪ!
.
..
ﺑﻬﺶ ﺩﻓﺘﺮﭼﻪ ﺍﻋﺰﺍﻡ ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﺩﺍﺩﻥ...!!!
نظرات شما عزیزان:
ارسال توسط مهرداد
آخرین مطالب